جمعیت کل کشور در سال ۱۴۳۰ هجری شمسی بر اساس پیشبینی پژوهشکده آمار، درصورت افزایش میزان باروری کل به۱۱۲ میلیون و ۴۷۵ هزار و ۴۵۸ نفر میرسد.
پژوهشکده آمار ایران در یک پژوهش به قلم الهام فتحی، جمعیت گذشته، حال و آینده را مورد بررسی قرار داده است که یک نسخه از این پژوهش در اختیار خبرگزاری ایرنا قرار گرفت.
در ادامه به بخش هایی از این پژوهش که به آهنگ رشد و کاهش جمعیت ایران می پردازد، اشاره می شود.
در مطالعات جمعیت شناسی آهنگ رشد جمعیت از اهمیت به سزایی برخوردار است. به این ترتیب که آهنگ رشد جمعیت اگر متعادل باشد یک فرصت بوده و در صورتی که غیر متعادل باشد یک تهدید محسوب می شود. سیاست های جمعیتی در هر کشور جزء سیاست های کلان به حساب می آید و بر این اساس کشورها سه راهبرد مشخص را در این زمینه پیگیری می کنند؛ به این ترتیب که یا جمعیت خود را کاهش می دهند، یا آن را حفظ کرده یا افزایش می دهند.
پیش بینی افزایش جمعیت ایران
در ادامه این پژوهش آمده است: چشم انداز آینده باروری در ایران ساده نیست. سطح باروری تا اندازه ای به تمایلات فردی والدین وابسته بوده و این مسأله خود تحت نفوذ شرایط اقتصادی اجتماعی جاری، وضعیت سیاسی و آرمان های عمومی و فرهنگی قرار دارد. استفاده مؤثر از روش های تنظیم خانواده احتمال دستیابی به چنین تمایلاتی را افزایش می دهد.
در این پژوهش تاکید شده است: با استفاده از مجموعه فرضیه ها و تجربیات کارشناسی در پیش بینی های جمعیت کشور، پیش بینی های فرض جمعیت سازمان ملل، روندهای جاری، تجربه های بین المللی و مهم تر از همه تغییرات سطح باروری در دهه اخیر در کشور و زیر مجموعه های استانی، شهری و روستایی آن، می توان به دیدگاه زیر در مورد تغییرات سطح باروری در آینده رسید و در قالب چهار گزینه مطرح شده به آینده نگری جمعیت کل کشور به تفکیک مناطق شهری و روستایی به شرح زیر پرداخت:
پیشبینی جمعیت ایران در سال ۱۴۳۰
فرض اول: افزایش سطح باروری کل و رسیدن به حدود ۲.۶ فرزند در سال ۱۴۳۰ (فرض خوش بینانه)
فرض دوم: تثبیت سطح باروری کل از سال ۱۳۹۵ به بعد یعنی ۲.۱۱ فرزند تا سال ۱۴۳۰
فرض سوم: کاهش سطح باروری کل با شیبی تند به زیر سطح جانشینی ۱.۵ فرزند در سال ۱۴۳۰ (فرض بدبینانه)
فرض چهارم: کاهش سطح باروری کل با شیبی ملایم تا به زیر سطح جانشینی ۱.۹ فرزند در سال ۱۴۳۰
بر اساس بررسی حاضر در صورت تحقق سناریو اول یعنی افزایش میزان باروری کل، جمعیت کل کشور در سال ۱۴۳۰ هجری شمسی برابر با ۱۱۲ میلیون و ۴۷۵ هزار و ۴۵۸ نفر، با فرض ثابت ماندن میزان باروری کل، برابر با ۱۰۴ میلیون و ۱۷ هزار و ۵۸۸ نفر و با سناریوهای سوم و چهارم یعنی کاهش شدید و کاهش ملایم باروری به ترتیب برابر ۹۵ میلیون و ۳۱۷ هزار و ۴۶۴ و ۱۰۱ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۳۲۰ نفر خواهد بود.
تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد در مراحل میانی گزار جمعیتی، میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی می رسد؛ بنابراین انتخاب فرض عملیاتی و محتمل (رسیدن به سطح باروری کل حدود ۱.۹ فرزند) است.
بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که در دهه های اخیر میزان مرگ و میر ایران همواره در حال کاهش بوده است. از جمله عوامل مؤثر در این امر، جوانی ساختار جمعیت کشور و بهبود وضع تغذیه و پیشرفت بهداشت در طی دهه های اخیر بوده است.
این میزان از ۱۶.۲ در هزار در سال ۱۳۴۵ به حدود پنج در هزار در سال ۱۳۹۵ رسید و میزان مرگ و میر کودکان زیر یک سال نیز از ۱۱۲ در هزار در سال ۱۳۵۵ به حدود ۱۵ در هزار در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
افزایش امید به زندگی در ایران
بر اساس یافته های این پژوهش، در حدود نیم قرن اخیر، امید به زندگی در ایران افزایش داشته است، به این ترتیب که این افزایش برای زنان (حدود ۲۰ سال افزایش) به مراتب بیشتر از مردان (حدود ۱۸ سال افزایش) بوده است.
در پیش بینی جمعیت به روش ترکیبی، اطلاعات جمعیتی متعددی برای سال های مورد نظر به دست می آید اما با توجه به اهداف طرح حاضر، تعدادی از اطلاعات مرتبط با تعداد جمعیت بیان می شود.
تاریخچه رشد جمعیت ایران
مطالعات نشان داد، رشد جمعیت کشور طی دوره های سرشماری یکسان نبوده است. به این ترتیب که رشد جمعیت کشور تا شروع انقلاب اسلامی روندی کاهنده و پس از انقلاب اسلامی افزایش یافته به طوری که در دهه ۱۳۵۵ – ۱۳۶۵ به یک باره به رشدی نزدیک ۴ درصد رسیده که در تاریخ کشور بی سابقه بود. بر اساس نتایج سرشماری ۱۳۷۵ متوسط رشد سالانه جمعیت دوباره روند کاهشی به خود گرفت به طوری که به ۱.۹۶ درصد رسید؛ این روند کاهشی تا سال ۱۳۹۵ ادامه داشت.
به این ترتیب، در دوره ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ متوسط رشد سالانه جمعیت کشور به ۱.۲۴ رسیده است.
عوامل موثر بر رشد جمعیت
جمعیت و رشد آن پدید های اجتماعی است و مانند سایر موضوعات اجتماعی تحت تأثیر عوامل پیچیده و متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی قرار می گیرد. چنانچه جمعیت شناس به این موارد آگاهی و دانش بیشتری داشته باشد، فرضیات خود را با دلایل محکم تری می تواند بنا کند؛ هر چند که دستیابی به همه موارد امکان پذیر نیست و در مواردی نیز اطلاعات، آمار و ارقامی وجود ندارد یا در دسترس محقق نیست.
الگوهای رفتاری ازدواج و زناشویی
سن ازدواج (ازدواج در سن پایین یا بالا) درصد افراد هرگز ازدواج نکرده، میزان تجرد قطعی همچنین تعداد زنان بیوه یا مطلقه در افزایش یا کاهش میزان باروری مؤثر است. در واقع افزایش یا کاهش سن متوسط ازدواج موجب افزایش یا محدود شدن طول دوره باروری شده و به این ترتیب از طریق تأثیر بر شمار سال های در معرض فرزندآوری، بر باروری تأثیر می گذارد.
بررسی الگوی سنی ازدواج ایران، حکایت از افت و خیزهایی در طی نیم قرن اخیر دارد. بر اساس نتایج سرشماری ها، میانگین سن در اولین ازدواج زنان از ۱۸.۴ سال در سال ۱۳۴۵ به ۲۳.۴ سال در سال ۱۳۹۰ افزایش و در سال ۱۳۹۵ اندکی کاهش یافت.
این شاخص در میان زنان از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ همواره افزایشی بود و برای نخستین بار در سال ۱۳۹۵ اندکی کاهش مشاهده شد. برای مردان این شاخص در سال ۱۳۴۵ از ۲۶.۵ به ۲۷.۴ سال در سال ۱۳۹۵ رسید. در مردان روند تغییرات میانگین سن در اولین ازدواج برعکس زنان از الگوی معینی پیروی نکرده است. افزایش سن ازدواج و تنوع در شکل، ساختار خانوار و کاهش باروری تا سطح جانشینی از پیامدهای گذار دوم جمعیتی است.
در اغلب مناطق جهان ازدواج به طور فزاینده ای افزایش یافت و در این رهگذر ایران نیز از این وضع بی بهره نبوده است.
جمعیت ازدواج نکرده ها
بخش های دیگری از این پژوهش پژوهشکده آمار به بررسی جمعیت افراد ازدواج نکرده می پردازد؛ نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران در سال ۱۳۹۵ نشان می دهد هنوز ۱۲ درصد جمعیت ۲۵ ساله و بیشتر ایران هرگز ازدواج نکرده اند. این نسبت برای مردان حدود ۱۴ درصد و برای زنان حدود ۱۰ درصد بوده است.
همچنین آمار نشان می دهد در دوره زمانی ۲۰ ساله از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ میزان تجرد قطعی برای هر دو جنس با افزایش همراه شد و افزایش برای زنان به مراتب بیش از مردان بوده است. در هر دو منطقه شهری و روستایی نیز افزایش تجرد قطعی در میان زنان بر مردان پیشی گرفت.
تحصیلات و باروری
تأخیر در سن ازدواج در کشورهای توسعه یافته در کاهش باروری بی تأثیر نبوده است. این امر به ویژه تأثیر خود را از طریق تحصیلات زنان نشان می دهد، تحصیلات زنان احتمالاً سن ازدواج آن ها را افزایش داده و حتی در بعضی از موارد ممکن است احتمال وقوع ازدواج را برای آن ها کاهش دهد. در هر دو حالت این وضع بر باروری تأثیر داشته و موجبات کاهش موالید را فراهم می آورد. تحصیلات با نگرش مثبت تر نسبت به آگاهی کنترل موالید بیش تر از جلوگیری از حاملگی و ارتباط بین زن و شوهر رابطه مثبت دارد.
توزیع نامناسب مکانی جمعیت
توزیع مکانی جمعیت در سطح کشور ناموزون بود و بسیار متأثر از عوامل جغرافیایی است. در مناطق نیمه غربی و حاصلخیز به دلیل برخورداری از محیطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، جمعیت بیشتری ساکن هستند و مناطق کویری، خشک و ارتفاعات، کم جمعیت بوده یا خالی از سکنه هستند. باز توزیع نامناسب جمعیت در کشور مشکلی دیگری است که در صورت افزایش جمعیت کشور تبدیل به گره کوری می شود که گشودن آن کاری غیر ممکن خواهد شد. در حال حاضر تراکم جمعیت کشور از ۹۶۹ نفر در هر کیلومتر مربع در استان تهران تا ۵ نفر در هر کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی در نوسان است.
در صورت افزایش بی رویه جمعیت، برنامه ریزی نکردن و ایجاد نشدن زیرساخت های مناسب و توزیع متعادل آن در سراسر نقاط کشور باز هم شاهد تراکم بی رویه جمعیت در پایتخت کشور و چند کلان شهر بزرگ خواهیم بود.
در این حالت، حرکت به سوی توسعه اقتصادی و شکوفایی آن غیر ممکن خواهد بود. تراکم نسبی جمعیت استان تهران در مقایسه با سایر استان ها بسیار بالا است. رشد ناموزون و نامناسب جمعیت و تراکم به وجود آمده در پایتخت از معضلات بزرگی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در این باره برنامه ریزی های کلان و توزیع منابع اعتباری و سرمایه ای با توجه به نیازهای واقعی کشور مطابق با یک الگوی فراگیر ملی می تواند از رشد بی رویه و بزرگ شدن این کلانشهر بزرگ و سایر کلان شهرها جلوگیری کند.
ایرنا